lirikcinta.com
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

sokoot - bbal lyrics

Loading...

متن آهنگ «سکوت» از بی‌بال و مسین

[قسمت یک: بی‌بال]
می‌زد تو موهای دلبر نسیم
دست‌بند تو دستم، کنارم مسین
قایقِ شکسته، دریایِ آزاد
یه عمر با حسرت دست و پا زدیم
خنده و تقل، پیچ داره مسیر
رو ضرب نفرت، هنوزم اسیر
دستم اوجی
سر تا پا دردیم و تو فکر موجی
خیابون با خون، جوونا با جون
می‌شدن جفت تو پلق قانون
سمفونی باتوم، می‌ریختم اشک گاز
فلفل و کشیدم فلک و فحشای ناجور
خواستم بشکنم عرفو، پنجه‌هام مُشت شد
کشیدم پرده رو، تو درا رو قفل کن
من میرم بیرون همه‌جا دلهره بگیرن
نبودم اَ بچگی زیر ابرای کبودم
انگار اجباره سبزیِ سَرم
سرخی زبون
وقتی به بچه هم نمی‌دن امون
پناه به خدای رنگین کمون
سُر خورد اَ دستم حقم
با گریه‌ی مامان تو راهروی بیمارستان
ته کشید معرفتم
نپرسید چی شد که کوه دردم
منتهی به سکوت شد همه حرفا
الان خیلی وقته اینجا تنها
لای دود، پنجره بازه و
شب ماه تو سرم تاره و
تاریک و هربار افتاد یادم
خنده‌ام قطع شد
فکر کردم بهش، حالم بد شد
ساختم، رفتم دیدم کج شد
گذر پناه بود، دلم سرد شد
یه مدت ما بود، بعدم من شد
دلتنگ راهم، قدم شو
فدای جانم، وطن شد
من رخت خوابم کفن شد
[قسمت دو: مسین]
به جهان؛ خرم از آنم
که جهان، خرم از اوست
خوردم اَ فقر
خوردم اَ خاک
خوردم اَ پشت
خوردم اَ دوست
اَ دینم گرفتم علی رو بس
همین کافی بدم زمینو درس
فرار اَ شکار و کمین و ترس
فریب و رنگ
نهیب و جنگ (جنگ)
تو سینه‌ام تپیده سنگ (سنگ)
رمقم تو سینه تنگ (تنگ)
نبودم مسیر ننگ
زانو خمیده‌تر
لنگ و لنگیده‌تر
همیشه غریب تو شهر
رنگشم پریده‌تر
چون نخوابیده شبشو راحت
شاهی که ندید عزت
می‌شنوی؟ پنبه رو درآر از گوش
زندگی می‌بره زنده رو از هوش
می‌شناسی خودتو از روز تولد
می‌شناسی مُرده رو از بوش
دستت وا نمیشه به خیر
آخه باید یه چی دربیاد از توش
پس باری به کوله‌بار نزن
قبل اینکه باری رو برداری از روش
خورشیدِ خوش‌رنگِ طلوع
این صبحِ آگاهی تو فرط بلوغ
قصه؛ برگشتی به نقطه‌ی صفر
تعریف نشده تا این شب شه شروع
جنسه، اَ شیر تا خط چه دروغ
شعار بر حق چه دروغ
شرمندگی هم چه دروغ
نگاه آخر چه دروغ
پس، انداختم طناب جا دس
ابدی بودم و شبا به کار حبس
چه می‌مونه اَ این زندگی وقتی که
تو جام دل می‌ریزه با شرابِ «دار» ترس
مثل یه بادبادک غلطون تو هوا
خماریِ رگ غلطون تو دوا
مهمل دولتا؛ مفت‌بر روئسا
شلیک بی‌حساب، مُردم تو خفا
به بی‌بال گفتم غلاف کن کمری
دورمون زدن، کارد نمی‌بُره تبری
هنو تنهام، نسبی، سببی
باز کُشت منو بی‌کَسی، به علی
خرخره‌ام ولی نمی‌زنم تگری
نه من، مِن بعد دیگه نیست خبری
بین خُرده‌ها لات شده هولی
شیرا زخم‌خورده و گربه‌ها حشری
[قسمت سه: بی‌بال]
راستی نگفتم برات
زندگی سراب بود، سراب
مرهم دلم بود دوا
ولی خب تموم شد برام
گذشت و رفت، می‌گذره، میره
بخورم غم؟ یه کمی دیره
اول جوونی سختیا می‌کنن پیرت
بگیر به کیرت
می‌زنی لبخند تو آینه گهگاهی
بهت گفتن احمق چون موندی تنهایی
اسممو کم‌تر بیار تو محل
امروزم می‌گذره، دلخوش به فردایی
وللهی شُکر داره مث قدیم سرپایی
آغاز جریان، نبرد خطر
می‌دیدم ترس نیست تو چشم غزل
انگاری وجود داشت اَ قبل ازل
بارون اومد و یادم داد
اَ درد فلک دادم داد
اَ غم جُرم شده راهم چاه
خنده‌ام بغض شده، ماتم باد
پُره خشمم، لب پرتگاه
شیون مادر و غم سرباز
قصه‌ی جرئت و دلِ دریاس
نیازی به قله نی برا پرواز
گفتم برو اونورتر جا نی
نگو دیدی مثلشو، نه هیشکی ما نی
کلید قفلم، خوردم اَ اونا که تو ارزونی مفتن
انقدر تهدیم، در اومده کُفرم
این همه زور زدم، بگو چیه مزدم؟
ترسم اَ این بود نقد نشه سُفتَم
سینک پُره خون شده، دستمو شستم
[پایانی: بی‌بال]
از گذشته دست بکش
بسه دیگه گریه، وقتشه
وایسی رو جفت پاهات
یا همین‌قدر حقته
از گذشته دست بکش
بسه دیگه گریه، وقتشه
وایسی رو جفت پاهات
یا همین‌قدر حقته

Random Song Lyrics :

Popular

Loading...