lirikcinta.com
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

abadiat - amir reghab lyrics

Loading...

[ورس یک]
امروز نقش من یه جوره دیگه میشه اجرا
امروز میخندم ولی مجبورم از رو اکراه
ازین که غم و دوست دارم ولی واسه بقیه نه نمیخوام
هرروز مثل امروز میشه واسه من دائما تکرار
از ساختار دنیا از دلبر و دیو و رویا
از شکاف طبقاتی که دیگه دره است یا که گودال
یکی جلگه است یکی قله ، یکی پهن و یکی گشنه
یکی ارباب یکی رعیت یکی کارگر یکی فئودال
از الماس برده ها روی تاج پادشاه
از کشیدن تخم مرد حرمسرای خواجه ها
جنگ ابدی بین مرد سالارها فمینیست ها
زاغه نشین ها بسازن هی قصر مهاراجه ها
از جنگ و جنگیدن و کشتن و نفهمیدن و
این همه گلولهِ و تیر که میره توو بدن و
عقیده و دغدغه و تعصب تو و من و
دین و پول و رنگ و لهجه پرستیدن وطن و
از لایه های اجتماع فرق و فقر و اسکناس
ترکه دست جلاد از سوز درد التماس
لباس های پاره تنِ بچه پشتِ ویترین ها
از همه مارک های گرون باغ وحش های لباس
[کورس]
تو یه رنگِ بی رنگِ پُر رنگی
که این رنگ و به قصه ها دادی
من و تو به این رنگ ها دل بستیم
رنگِ آز و رنجِ آزادی
تو یه رنگِ بی رنگِ پُر رنگی
که این رنگ و به قصه ها دادی
من و تو به این رنگ ها دل بستیم
رنگِ آز و رنجِ آزادی
[ورس دو]
نمیدونم اینو روز چندم هفته است ولی میدونم فردا تنهام
چون همه ی آدما اونی که میخوان و میشن فقط توی حرف ها
یک طرف تو سبزه اسم اینجا دشت هپروت
یک طرف تو خشکه اسم اینجا دشت ملکوت
بگو انتخاب تو کدومه چون تهش همه میشه برعکس
ذهن تو میشه سبز و مغز تو میشه برهوت
این همه آدم که توو فراق همدیگه پیر شدن
این همه زندانی که نمیدونن چجوری اسیر شدن
این همه آدم که بدون هیچی زندگیشون رفت
این همه بچه ای که بدون اختیار فقیر شدن
لعنت به این دل لعنت به این گل
لعنت به این بودن لعنت به این فعل
چجوری بم میگی شاد باش وقتی بدونم یه نفر ناراحته
کشتن همدیگه واسه ی همه ی آدما یه عادته
وقتی میبینم مرگ همنوع توو خبرها یه عبارته
کشتن حیوون و درخت ها واسه آدمها عبادته
این یعنی مرگ بشریت
این یعنی بغض ابدیت
این یعنی انحطاطه شعور و عشق
این یعنی هستی با بطنِ عدمیت
[کورس]
تو یه رنگِ بی رنگِ پُر رنگی
که این رنگ و به قصه ها دادی
من و تو به این رنگ ها دل بستیم
رنگِ آز و رنجِ آزادی
تو یه رنگِ بی رنگِ پُر رنگی
که این رنگ و به قصه ها دادی
من و تو به این رنگ ها دل بستیم
رنگِ آز و رنجِ آزادی
[ورس سه]
وقتی من نبودم تو باش جای من
مثل روزهای اولی که دیدیم همو
وقتی دیدمت دوباره میفشارمت توو قلبم
مثل اعدامی و دار که آغوش میگیرن همو
وقتی من نبودم گریه کن ولی کم بخند
به همه شوخی های بی ملاحظم
توو گلدون و کتابهام شعرامو باز بخون
ببخش واسه رفتنهای بی خدافظم
یه بوم خالیه با رنگ های خیالی بکش
این نقش و رو تابلو واقعیت
سیاه به رنگ خاطرات رفته از توو ذهنت
سیاه به رنگ عرف و تابو حاکمیت
یه رنگ قرمز که رنگ هر جنونه
رنگ آدمای بریده از آدمای دیگه
یه رنگ زرد که پر از نمیدونمه
پر از باورهای جدا از باورهای دیگه
یه رنگ آبی که بی لباس محضه
رنگ مرزهای بی خط و شعر های بی مرز
یه رنگ سبز که سکوت مطلقه
رنگ محالات و رنگ آرزو و فرضه
یه رنگ نارنجی با بوی جرات
رنگ ایستادگی با تمام قدرت
یه رنگ بنفش با خوی دیوانگی
جیغ بی پایان در تمام مدت
یه رنگ قهوه ای چوب لای چارچوب
گرد و خاک مدام لابه لای آشوب
یه رنگ سفید آزادی رویا
رنگ حقیقت رنگ ها بعد یه جاروب

Random Song Lyrics :

Popular

Loading...