shohreye shahr - alireza ghorbani lyrics
Loading...
؛[قسمت اول]؛
شهرهی شهر عقل را
همچو اسیر میبری
دوش نخفت چشم من
چشم تو بود و لشگری
هر نفس از تو در دلم
شعله زبانه میکشد
جان من از خیال تو
جرعه به جرعه میچشد
؛[قسمت دوم]؛
باز میان خواب خود
سجده کنان نشستهام
طعنه به آسمان زده
حُرم حَرم شکستهام
زلف عبادت مرا
دست تو تاب میدهد
کفر، به دست خود
مرا ساغر ناب میدهد
؛[قسمت سوم]؛
دست عطش به جان من
کاسه آب میدهد
کوزهی جان من
چرا بوی شراب میدهد
بوسه به پای بت زدم
کعبهی دل تباه شد
پرده به پرده آسمان
سوخته شد، سیاه شد
پرده به پرده آسمان
سوخته شد، سیاه شد
Random Song Lyrics :